هر چه میخواهد دل تنگت نگو!
آه ه ه ه .... چ غمی ،غمگین تر از تنهایی....! چ کسی میداند چ طعمی دارد زندگی وقتی پر از خالیست.... چ کسی خنجر با طعم "دوست" چشیده است... چ کسی میداند چ دردی دارد "درد بی درمان" خستم خسته... خسته از رویداد هایی که نامشان"تجربه" است شرمنده ام! شرمنده ی قلب شکسته ام مژگان باران خورده ام و چشمان همیشه منتظرم.... احمق! "به این نام شهره ام"
نوشته شده در یکشنبه 92/7/28ساعت
12:36 صبح توسط آشنا نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |